اناوطنيم سيه كلان
 
 
یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:, :: 1:10 ::  نويسنده : كنعان

می گوید بله و آنچه که خواسته اید را به شما میدهد

می گوید نه و چیز بهتری را به شما می دهد

می گوید صبر کن و بهترین را به شما می دهد



دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:, :: 23:49 ::  نويسنده : كنعان

مرد جوانی نزد پدر خود رفت و به  او گفت :
-  می  خواهم ازدواج کنم . پدر خوشحال شد و پرسید :   

-   نام دختر چیست ؟   مرد جوان گفت :

-   نامش سامانتا است و  در محله ما زندگی می کند . پدر ناراحت شد . صورت در هم کشید  و گفت :

-  من متاسفم به جهت  این حرف که می زنم . اما تو نمی توانی با این دختر ازدواج  کنی چون او خواهر توست . خواهش می کنم از این موضوع چیزی  به مادرت نگو . مرد جوان نام سه دختر دیگر را  آورد ولی جواب پدر برای هر کدام از آنها همین بود . با  ناراحتی نزد مادر خود رفت و گفت :

-  مادر من می خواهم  ازدواج کنم اما نام هر دختری را می آورم پدر می گوید که او  خواهر توست ! و نباید به تو بگویم . مادرش لبخند زد و گفت :   

-  نگران نباش پسرم .  تو با هریک از این دخترها که خواستی می توانی ازدواج کنی .  چون تو پسر او نیستی . . . !

منبع:بي نفردن



درباره وبلاگ

خوش اومدین
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمي فرهنگي و آدرس siyahkalan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 33
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 89
بازدید ماه : 89
بازدید کل : 25368
تعداد مطالب : 27
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


<-Text2->